جوان آنلاین: یک نگاه ساده به پارکهای شهری، کافی است تا بفهمیم کودکی در ایرانِ امروز چقدر تغییر کرده است. تابهای زرد و سرسرههای آبی همچنان در گوشه پارکها ایستادهاند، اما کودکان کمتر سراغشان میروند. آنها معمولاً کنار مادر یا پدرشان نشستهاند، گوشی بهدست، غرق در دنیای رنگارنگ، اما بیجان بازیها و انیمیشنهای مجازی. شاید سادهترین جمله برای توصیف کودکی امروز این باشد: «تفریح از خیابان به صفحه تلفنهای همراه کوچ کردهاست.» کودکان نسل جدید بیش از هر زمان دیگری از تجربه بازی جمعی، هیجان طبیعی و ارتباط مستقیم با همسالان خود فاصله گرفتهاند. تفریحهایشان عمدتاً وابسته به اینترنت و محصولات وارداتی است؛ محصولاتی که گاه نه با فرهنگ ایرانی تناسبی دارند و نه با تربیت دینی و اجتماعی ما.
دوران کودکی مهم است آنقدر مهم که تا سن هفت سالگی چیزی حدود ۷۰ درصد شخصیت انسان ساخته میشود. بخش مهمی از تجربهها و ادراک کودکان از دنیای پیرامونشان در خلال بازی و تفریحی و سرگرمی اتفاق میافتد. کودکان امروز، اما بر خلاف نسلهای گذشته تفریحاتشان در صفحه تلفن همراه و تبلتهایشان خلاصهشده و به جای حضور دردنیای بازی و سرگرمی در فضای مجازی سیر میکنند. هفته ملی کودک که از ۱۵ تا ۲۱ مهر برگزار میشود بهانهای شد تا به موضوع رشد فرهنگی کودکان در دنیای مجازی امروز بپردازیم و ببینیم روزی بیش از سه ساعت حضور در فضای مجازی که دامنگیر بیش از ۷۰ درصد کودکانمان شده چه بلایی سر آنها میآورد.
حلقه گمشده در تربیت
خلأ تفریح و فضایی مناسب برای جست و خیز و فعالیتهایی که به رشد و سلامت کودکان کمک میکند بیتردید یکی از ریشههای غرق شدن بچهها در فضای مجازی و بازیهای دیجیتال است.
تفریح در دوران کودکی فقط وقتگذرانی نیست؛ بستری است برای شکلگیری خلاقیت، مهارت اجتماعی، همدلی و هویت فردی. وقتی این بستر وجود نداشته باشد، کودک هویت خود را از محتوای دیجیتال وارداتی میگیرد؛ از قهرمانهایی که نه نامشان ایرانی است و نه منطق رفتاریشان با فرهنگ ما سازگار.
دکتر «زهره احمدی»، روانشناس حوزه کودک، در اینباره معتقد است: «کودک امروز ایران در واقع در خلأ تفریح زندگی میکند. ما برنامههایی را که برای او طراحی میکنیم را کمتر معرفی میکنیم برنامه تفریحی شهری نداریم، محصولات فرهنگیمان هم پراکنده و غیرقابلدسترسیاند. طبیعی است که او پناه ببرد به صفحه موبایل که سریع، ارزان و بیدردسر است.»
به گفته وی اگر جامعهای نتواند برای کودکانش تفریح طراحی کند، در واقع برای آیندهاش رؤیا طراحی نکردهاست. به اعتقاد احمدی، تفریح سالم بخشی از رشد شخصیتی کودک است. کودک در بازی، قانون را میفهمد، همدلی را تمرین میکند، مسئولیتپذیر میشود و از همه مهمتر، احساس تعلق اجتماعی پیدا میکند، اما در غیاب این بستر، جایگزینهای خطرناکی به وجود میآیند؛ انزوا، مصرفگرایی، هیجانطلبی مجازی و در نهایت، گسست از واقعیت.
احمدی ادامه میدهد: «بیش از ۷۰ درصد خانوادههای شهری، طبق آمارهای غیررسمی، اذعان دارند که فرزندشان بیشتر از سه ساعت در روز با موبایل یا تبلت سرگرم است. این آمار، فقط نشاندهنده استفاده از تکنولوژی نیست، بلکه نشانهی فقدان جایگزین فرهنگی و تفریحی بومی است.»
این جامعهشناس معتقد است ما باید برای نسل جدید قهرمانهایی بسازیم که اهل فکر و عمل باشند، نه فقط قوی و پر سر و صدا. قهرمان ایرانی باید اهل امید، مهربانی و خلاقیت باشد. به همینخاطر هم لازم است تا انیمیشن ایرانی با قهرمانانی از دل فرهنگ کشورمان ساخته شوند. هدف از این انیمیشنها خلق قهرمانهایی است که در عین جذابیت بصری، ریشه در ارزشها و الگوهای بومی دارند.
تفاوت نسلها؛ ماهیت یا هویت؟
دکتر صابر اکبری، معاون راهبردی حوزه هنری کودک و نوجوان با تأکید بر ضرورت توسعه «محصول فرهنگی» برای کودک میگوید: «ما معتقدیم کودک باید در فضای واقعی هم سرگرم شود و هم رشد کند. تفریح فقط خنده و بازی نیست، بلکه بستر تربیت است.»
اکبری با تأکید بر این نکته که ماهیت مخاطب کودک و نوجوان همچنان ثابت است، اما هویت فرهنگی او دستخوش تغییر شده، ادامه میدهد: «ما یک تصور اشتباهی از مخاطب داریم که مخاطب تغییر «ماهیت» داده. ماهیت مخاطب ما همان ماهیت گذشته است. بچهها همچنان دورههای رشدی را طی میکنند، اما هویت او به اقتضای تغییر همه هویتهای فرهنگی اجتماعی سیاسی، تغییر کردهاست.»
از نگاه وی نسلی که به فضای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و تکنولوژی دسترسی دارد، نیازها و زبان متفاوتی دارد و باید با حساسیت و دقت به آنها رسیدگی شود.
اکبری تأکید میکند: «مصرف فرهنگی گاهی به چشم سرگرمی بیهوده دیده میشود و رسمیت آن در میان برخی تصمیمگیران پذیرفته نشدهاست.»
به گفته وی بر این اساس حوزه هنری انقلاب اسلامی هم در حوزه کودک و نوجوان، ورود داشته و در سالهای اخیر مأموریت خود را بازتعریف کردهاست. تمرکز این نهاد بر توسعه «محصول فرهنگی» برای کودک است؛ محصولی که فقط یک کالا نیست، بلکه ترکیبی از سرگرمی، آموزش و هویتسازی است.
یکی از این طرحهایی که حوزه هنری کودک و نوجوان آن را دنبال کرده است «نمایشگاه دائمی اسباب بازی در کارستان بهارستان» است؛ فضایی که در آن بیش از سه هزار بازی که همگی توسط کارشناسان ایرانی ساخته شدهاند در معرض دید تولیدکنندگان و فروشندگان اسباببازی قرار گرفته تا بستری برای آشنایی با محصولات ایرانی و خرید این مراکز و در دسترس قرار گرفتن کودکان باشد.
بازیهای ایرانی؛ تفریح در خدمت هویت
به گفته اکبری هر محصول فرهنگی باید بخشی از یک تجربهی بزرگتر باشد. کودک امروز نیاز به دنیایی دارد که در آن بازی کند، یاد بگیرد، بیندیشد و خودش را باور کند. اگر این دنیا را برایش نسازیم، دنیای دیگری او را میبلعد.
این بستهها مجموعهای از محصولات هنری، آموزشی و تفریحی هستند که میتوانند در کنار هم، بخشی از سبک زندگی کودک ایرانی را بسازند. از بازی و انیمیشن گرفته تا کتاب و نمایش، همه اجزایی از یک منظومهاند که هدفش تربیت نسلی امیدوار، خلاق و با هویت است.
به اعتقاد معاون راهبردی حوزه هنری کودک و نوجوان، اسباببازی در پرورش هویت بومی و ایرانی کودکان نقش مهمی دارد. او به ساخت بازیهای ایرانی با شخصیتهای محبوب بچهها اشاره میکند و میگوید: «در حالی که انیمیشن یوز روی پرده است، بازی او در بازار در اختیار بچهها قرار گرفته و بازی بابابام نیز جزو بازیهای ساختهشدهای است که میتواند در تعامل فرهنگی بچهها نقش ایفا کند.»
تفریح، میدان تربیت است
تفریح سالم، تنها یک نیاز فرعی برای کودکان نیست؛ بخش جداییناپذیر از فرآیند رشد فرهنگی و اجتماعی آنان است. اگر جامعهای برای فرزندانش شادی سالم طراحی نکند، دیر یا زود، شادیهای ناسالم بر ذهن آنان غلبه خواهد کرد.
امروز، گوشیهای هوشمند جای خندههای جمعی را گرفتهاند و بازیهای خارجی، قهرمانهای کودکان ما را ساختهاند، اما هنوز فرصت برای بازسازی دنیای کودکی وجود دارد؛ دنیایی که در آن بازی، قصه و تخیل در خدمت تربیت قرار گیرد.